سبد خرید 0 021 26 70 99 17

پاسخگویی از 12:30 الی 19:00

 ورود / ثبت نام
0
0

اصطلاحات و لغات انگلیسی در مورد غذا و سلامتی

3832 بازدید
اصطلاحات و لغات انگلیسی در مورد غذا و سلامتی

اصطلاحات و لغات انگلیسی در مورد غذا و سلامتی

مقدمه

غذا و سلامتی بخش بسیار بزرگی از زندگی ما رو تشکیل می ده پس دونستن کلمات مرتبط با اونا به زبان انگلیسی خیلی مهمه. ما در این مقاله به اصطلاحات انگلیسی در مورد غذا و اصطلاحات انگلیسی در مورد سلامتی می پردازیم و در انتها نیز لیست این کلمات همراه با معنی و جملات مثال رو میاریم. توی متن به این کلمات و نحوه استفادشون به خوبی دقت کنین و تا انتها با ما همراه باشین.

 

اصطلاحات و لغات انگلیسی غذا و سلامتی

غذاهایی که می خوریم می تونن از جهات مختلف بر سلامت ما تاثیر بذارن. اگر غذای آلوده (contaminated) به باکتری بخوریم، بیمار می شیم و بیشتر به توالت می ریم. همچنین اگر غذاهای خطرناک مانند قارچ سمی یا انواع خاصی از ماهی بخوریم، ممکنه بیمار شیم. این غذاها اثرات کوتاه مدت بر سلامتی ما دارن، اما غذا می تونه در دراز مدت بر سلامت ما نیز تاثیر بذاره.

این اثرات طولانی مدت بسته به محل زندگی و میزان خوردن ما متفاوته. در کشوری که کمبود غذا به دلیل جنگ یا کمبود باران وجود داره ممکنه مردم از سوء تغذیه (malnutrition) رنج ببرن. افرادی که سوء تغذیه دارن وزن زیادی از دست می دن و بسیار لاغر و ضعیف می شن. آن ها همچنین می تونن به دلیل کمبود مواد مغذی (nutrients) ضروری مانند ویتامین C و آهن به بیماری های طولانی مدت مبتلا شن. افراد در کشورهای ثروتمند و توسعه یافته نیز می تونن به بیماری های مرتبط با غذا مبتلا شن؛ اما معمولا به جای کم غذا خوردن، بیش از حد غذا خوردن یا پرخوری (overeating) دارن.

برای دریافت پکیج آیلتس می تونین به سایت اکسیر مراجعه کنین.

نکته

در اینجا به توضیح و بررسی یکی از اصطلاحات انگلیسی در مورد غذا می پردازیم. اصطلاح سوءتغذیه (malnutrition) از ترکیب ترکیب بد (-mal) + اسم nutrition (غذا، تغذیه، خوردن) ساخته شده. بنابراین به معنی «خوردن بد» است (bad eating)، و «اشتباه» خوردن (wrong eating)، کم غذا خوردن (under-eating) و بیش از حد خوردن (over-eating) رو در بر می گیره. سایر کلمات تشکیل شده با -mal عبارتند از: سوء استفاده (malpractice)، بد عمل کردن (malfunction)، بد بو (malodorous)

 

کلمات اضافه وزن و چاقی در اصطلاحات انگلیسی در مورد سلامتی

افرادی که بیش از حد غذا می خورن می تونن اضافه وزن (overweight) پیدا کنن، به خصوص اگر ورزش نکنن. کمی اضافه وزن معمولا به مشکلات جدی سلامتی منجر نمی شه؛ اما اضافه وزن بیشتر و چاق (obese) شدن قطعا با مشکلات سلامتی در ارتباطه. این به این دلیله که چاقی (obesity) یک عامل خطر (risk factor) اصلی برای بسیاری از بیماری های جدیه که می تونه کشنده (fatal) باشه و عمر ما رو تا چندین سال کوتاه کنه.

 

افرادی که از سوءتغذیه رنج می برن، معمولا با خوردن غذای مغذی (nutritious) بهبود می یابن، اما افرادی که چاق هستن با شرایط بسیار سخت تری روبرو می شن. برای بهبودی، آن ها باید با خوردن کمتر و تغییر رژیم غذایی (diet) سالم، وزن زیادی رو از دست بدن. انجام این کار بسیار دشواره، به خصوص اگر آن ها در مکانی پر از غذاهای فست فود (fast foods) و غذاهای فرآوری شده (processed) به سبک غربی زندگی کنن. و حتی اگر با رژیم (diet) گرفتن وزن خودشون رو کاهش بدن، اکثر افراد به زودی به رژیم معمول خود باز می گردن و وزنشون دوباره برمی گرده. بنابراین یادگیری در مورد غذا و سلامتی و نحوه جلوگیری از چاقی در وهله اول یکی از مهمترین چیزهاییه که می تونیم یاد بگیریم. ما همچنین به یادگیری اصطلاحات انگلیسی در مورد غذا و اصطلاحات انگلیسی در مورد سلامتی می پردازیم. پس هنگام خوندن متن بهشون توجه کنین.

 

تمام انرژی مورد نیاز بدن ما از غذایی که می خوریم تأمین می شه و با کالری (calories) اندازه گیری می شه. اگر کالری دریافتی از غذا رو با عددی که هر روز به عنوان انرژی «می سوزونیم» متعادل کنیم، وزن بدن ما ثابت می مونه. اما اگر بیش از نیاز غذا بخوریم، انرژی اضافی به عنوان چربی بدن ذخیره می شه و وزن اضافه می کنیم. شما می تونین با اندازه گیری قد و وزن و سپس محاسبه شاخص توده بدن (body mass index) (یا BMI) خود با یک فرمول خاص بررسی کنین که آیا وزن بدن شما سالمه یا خیر. اگر BMI شما بین 18.5 تا 25 باشه، وزن شما سالمه. اگر بین 25 تا 30 باشه یعنی اضافه وزن دارین و اگر این عدد بالای 30 باشه، چاق هستین و باید رژیم غذایی خودتون رو تغییر بدین.

 

اپیدمی چاقی در اصطلاحات انگلیسی در مورد سلامتی

قبل از دهه 1970 چاقی یک مشکل جدی نبود، اما در اواسط دهه 70 میزان چاقی در کشورهای غربی مانند ایالات متحده، بریتانیا و استرالیا افزایش یافت. این ها اولین کشورهایی بودن که در آن ها شرکت های بزرگ غذایی با فروش بیشتر غذاهای میان وعده، فست فودها و هله هوله (junk food) فرآوری شده افزایش سود (profits) خود را نسبت به گذشته آغاز کردن. شرکت های فست فود، مغازه های همبرگر، پیتزا و مرغ سرخ شده رو در هر شهر بزرگ باز کردن و مبالغ هنگفتی رو صرف بازاریابی (marketing) آن ها کردن.

شرکت های بزرگ غذایی سوپر مارکت ها رو با «شام تلویزیونی» یخ زده پر کردن و خانواده ها رو متقاعد کردن که آن ها مانند غذاهای خانگی سالم هستن. این شرکت ها شیرینی های زیاد، غذای میان وعده و نوشیدنی های شیرین رو برای کودکان به بازار عرضه کردن، حتی اگر می دانستن که به سلامت آن ها آسیب می رسونن و دندان های آن ها رو خراب می کنن. آن ها میلیون ها دلار صرف لابی گری (lobbying) دولت ها کردن تا مانع از تنظیم (regulating) صنعت خود و کاهش سودشون شن. توجه کنین junk food از اصطلاحات انگلیسی در مورد غذا ست و چون بسیار مضر ولی پرطرفداره زیاد تو متن ها راجع بهش می خونین.

 

در دهه 1990 شرکت های غذایی غربی شروع به هدف گیری مردم کشورهای در حال توسعه کردن و بسیاری از آن ها امروزه همبرگر، پیتزا و سایر غذاهای غربی رو به جای غذاهای سنتی محلی می خورن. در نتیجه، میزان چاقی در آن کشورها نیز بسیار افزایش یافته. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی (WHO)، تنها 1 درصد از کودکان جهان در سال 1975 چاق بودند، اما این تعداد در حال حاضر 10 برابر بیشتره. تعداد بزرگسالان دارای اضافه وزن و چاق نیز از سال 1975 بسیار افزایش یافته و در حال حاضر بیش از 2 میلیارد نفره. وضعیت آنقدر جدی شده که به آن همه گیری (epidemic) چاقی می گن. در ادامه به چند مورد دیگه از اصطلاحات انگلیسی در مورد سلامتی می پردازیم بهشون توجه کنین.

 

یک همه گیری معمولا فقط شامل یک بیماریه، اما همه گیری چاقی مربوط به چندین بیماریه. این یه عامل خطر اصلی برای بیماری های قلبی (heart disease) و حملات قلبی ، فشار خون بالا (high blood pressure) و سکته مغزی (strokes)، دیابت (diabetes) و بیماری های کلیوی و بسیاری از انواع سرطان (cancer) است که همه آن ها می تونه کشنده باشه. خطر ابتلا به یکی از این بیماری ها با هر بار خوردن غذاهای خطرناک یا چاق کننده افزایش پیدا می کنه.

 

اصطلاحات انگلیسی در مورد غذا های خطرناک

اکنون اکثر متخصصان تغذیه موافقن که رژیم غذایی غذاهای فرآوری شده و غذاهای فست فودی به سبک غربی یکی از ناسالم ترین رژیم های غذایی ست. این به این دلیله که دارای چربی های اشباع شده (saturated fats)، چربی های ترانس (trans fats)، قند و نمکه، که همه ی آن ها می تونن برای سلامتی خطرناک باشن. توی این قسمت به بررسی اصطلاحات انگلیسی در مورد سلامتی و اصطلاحات انگلیسی در مورد غذا های خطرناک می پردازیم. اگه دوست دارین این کلمات رو به درستی بیان کنین توی سایت اکسیر آموزش تلفظ انگلیسی وجود داره که می تونین بهش مراجعه کنین.

 

 

چربی های اشباع و چربی های ترانس

چربی های اشباع شده و چربی های ترانس خطرناک هستن زیرا سطح کلسترول خون ما رو افزایش می دن، ماده ای که می تونه توده های چربی ایجاد کنه که جریان خون رو مسدود کرده و باعث حمله قلبی و سکته می شه. بدترین غذاها برای چربی های اشباع شده عبارتند از بیکن، سوسیس، همبرگر، استیک چرب، پیتزای ژامبون و سالامی، خامه پرچرب و غیره.

 

چربی های ترانس حتی خطرناک تر و جلوگیری از آن ها سخت تره زیرا شرکت های غذایی اغلب از آن ها استفاده می کنن. آن ها رو می شه در چیپس سیب زمینی، دونات، شیرینی، کلوچه و سایر غذاهای فرآوری شده و همچنین مارگارین و روغن هایی که برای تهیه سیب زمینی سرخ کرده، حلقه پیاز و سایر غذاهای سرخ شده استفاده می شه، پیدا کرد. آن ها در شهر نیویورک و برخی نقاط دیگر ممنوع هستن، اما هنوز در جاهای دیگه استفاده می شن، اگرچه WHO گفته که آن ها سالانه باعث مرگ بیش از نیم میلیون نفر می شن. (منبع: انتشار اخبار WHO ، 14 مه 2018)

 

چربی های ترانس

چربی های ترانس از اصطلاحات انگلیسی در مورد غذا های خطرناکه که باعث می شن کوکی ها، دونات ها، سیب زمینی سرخ کرده و بسیاری از غذاهای دیگر طعم بهتری داشته و ماندگاری بیشتری داشته باشن، اما سازمان بهداشت جهانی (WHO) می گه که هر سال باعث مرگ بیش از 500000 نفر می شن!

 

قند

توی این بخش هم اصطلاحات انگلیسی در مورد سلامتی وجود داره بهشون دقت کنین. شکر یک کربوهیدرات (carbohydrate) طبیعیه که در میوه ها و سبزیجات یافت می شه، اما همچنین به هزاران محصول اضافه می شه تا طعم آن ها شیرین شه. به نوشابه و نوشابه های انرژی زا، ماست طعم دار، غلات، کوکی ها، کیک، شیرینی و آب نبات و اکثر غذاهای فرآوری شده اضافه می شه. قند زیاد می تونه باعث چاقی و دیابت و همچنین بیماری های قلبی شه. فقط یک نوشابه یا نوشابه انرژی زا تقریبا نیمی از قند که ما باید در روز مصرف (consume) کنیم رو داره، بنابراین هر کسی که رژیمش شامل غذاهای فرآوری شده به سبک غربیه، مطمئنا بیش از حد قند مصرف می کنه. در سال 2014 دکتر فرانک هو، استاد تغذیه در دانشگاه هاروارد، نوشت: «اثرات مصرف قند افزوده، فشار خون بیشتر، التهاب، افزایش وزن، دیابت و بیماری کبد چرب، همه با افزایش خطر حمله قلبی و سکته مرتبط هستن.»

 

نمک

همه ما در رژیم غذایی خود به کمی نمک احتیاج داریم، اما مصرف بیش از 5 یا 6 گرم نمک در روز می تونه منجر به فشار خون بالا شه که یه عامل خطر اصلی برای بیماری های قلبی، سکته مغزی و بیماری های کلیویه. رژیم غذایی با نمک بالا نیز عامل خطر احتمالی سرطان معده ست. نمک به تعداد زیادی از محصولات (که اغلب به عنوان سدیم یا کلرید سدیم در بسته ذکر شده) اضافه می شه که دلیل دیگه ای برای اجتناب از غذاهای فرآوری شده ست. نمک (Salt) از اصطلاحات انگلیسی در مورد غذا ست.

 

رژیم های غذایی و غذاهای سالم

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد غذا و سلامتی، متخصصان تغذیه رژیم هایی رو در مکان هایی که افراد سالم تر هستن و بیشتر از حد معمول زندگی می کنن، مطالعه کرده ان. آن ها دریافتن که در ژاپن و کشورهای مدیترانه ای در جنوب اروپا، میزان بیماری های قلبی، دیابت، سکته مغزی و سرطان از پایین ترین میزان در جهانه.

با اینکه ظاهر و طعم غذاهای سنتی آن ها بسیار متفاوته، مردم ژاپنی و مدیترانه ای بسیاری از غذاهای مشابه رو می خورن. آن ها مقدار زیادی میوه، سبزیجات، غلات کامل، لوبیا و آجیل می خورن و بیشتر از روغن های گیاهی تا چربی های حیوانی برای پختن غذا استفاده می کنن. رژیم های سنتی آن ها همچنین شامل مقدار زیادی ماهی و غذاهای دریاییه، اما شامل مقدار زیاد از غذاهای لبنی یا تخم مرغ نمی شه و از گوشت قرمز به مقدار کم یا اصلا استفاده نمی کنن. تو این متن اصطلاحات انگلیسی در مورد سلامتی وجود داشت می تونین بگین کدوماست؟ اگه کمک لازم دارین می تونین برای آموزش لغات انگلیسی به سایت اکسیر سر بزنین.

 

رژیم غذایی مدیترانه ای

رژیم های مدیترانه ای و ژاپنی مشابه هستن و هر دو با میزان پایینی از بیماری های مرتبط با رژیم غذایی مانند بیماری قلبی مرتبط هستن. آیا باید از آن ها به عنوان راهنمای تغذیه سالم استفاده کنیم؟ اکنون بسیاری از کارشناسان چنین تصور می کنن.

لیست و اصطلاحات انگلیسی در مورد غذا های مدیترانه ای

  • سبزیجات تازه

fresh vegetables

  • ماهی و غذای دریایی

fish and seafood

  • غلات (به ویژه نان گندم کامل و ماکارونی)

grains (esp. wholewheat bread and pasta

  • لوبیا، حبوبات و آجیل

beans, legumes and nuts

  • میوه های تازه و خشک شده

fresh and dried fruits

  • تخم مرغ و غذاهای لبنی در حد اعتدال

eggs and dairy foods in moderation

  • روغن زیتون

olive oil

در حال حاضر بسیاری از متخصصان تغذیه رژیم های کم چرب مانند این یا رژیم مشابه پسکترین/  پسترین (pescatarian/pescetaria) رو که شامل محصولات لبنی، ماهی و غذاهای دریاییه توصیه می کنن. اما مرغ یا گوشت قرمز مانند گوشت خوک یا گوشت گاو رو توصیه نمی کنن. برخی حتی رژیم گیاهخواری (vegetarian) یا گیاهخواری کاملا بدون گوشت (vegan) رو توصیه می کنن، مخصوصا برای افرادی که بیماری قلبی یا سایر بیماری های مرتبط با رژیم غذایی دارن. اما اگه گیاهخوار یا ویگان شدین، می گن باید مطمئن شین که تمام آمینو اسیدهای ضروری رو از غذاهای گیاهی غنی از پروتئین مانند سویا دریافت می کنین. amino acids از اصطلاحات انگلیسی در مورد سلامتی ست.

 

خلاصه

تا اینجا تعدادی اصطلاحات انگلیسی در مورد غذا یاد گرفتیم و چیزهای زیادی رو هم راجع به سالم غذا خوردن فهمیدیم. اگر از غذاهای سالم در رژیم غذایی متعادل استفاده کنیم، شانس زیادی داریم که عمر طولانی و سالمی داشته باشیم. یک رژیم متعادل باید تقریبا به همان میزان کالری مورد نیاز بدن رو در روز تأمین کنه که بدن می سوزونه. این به ما امکان رو می ده تا  با اطمینان از عدم کاهش یا افزایش وزن زیاد، BMI سالم بدنمون رو حفظ کنیم.

رژیم غذایی ما باید شامل طیف گسترده ای از غذاهای تازه و طبیعی با تعادل خوب مواد مغذی به علاوه تمام ویتامین ها و مواد معدنی ضروری باشه. ما باید سعی کنیم از غذاهای چرب و غذاهای فرآوری شده که حاوی موادی هستن که می تونن مانند شکر و نمک خطرناک باشن، و مواد افزودنی مانند نگهدارنده ها (preservatives)، رنگ ها و طعم دهنده های مصنوعی که ممکنه به مدت طولانی آزمایش نشده باشن، اجتناب کنیم. ما قطعا باید از فست فودهای سبک غربی که حاوی چربی های اشباع و چربی های ترانس هستن، اجتناب کنیم.

 

لیست اصطلاحات و لغات انگلیسی غذا و سلامتی همراه با معنی و جمله مثال

body mass index (or BMI(

معنی: شاخص توده بدنی (یا BMI) (اسم): نسبت وزن به قد که نشون می ده اضافه وزن دارین، کم وزن هستین یا وزن سالم دارین

مثال: Jason’s body mass index is 27, so he’s a bit overweight.

شاخص توده بدنی جیسون 27 است، بنابراین او کمی اضافه وزن داره.

 

calorie

معنی: کالری (اسم): واحدی برای اندازه گیری میزان انرژی دریافتی از غذا

مثال: How many calories are there in a can of soft drink?

در یک قوطی نوشابه چند کالری وجود داره؟

 

carbohydrate

معنی: کربوهیدرات (اسم): ماده ای در غذاها مانند نان و سیب زمینی که منبع اصلی انرژی یا کالریه و از اصطلاحات انگلیسی در مورد غذا ست.

مثال: Is limiting carbohydrates a good way to lose weight?

آیا محدود کردن کربوهیدرات ها راه خوبی برای کاهش وزنه؟

 

cancer

معنی: سرطان (اسم): یک بیماری جدی که معمولا درمان آن دشواره و اغلب منجر به مرگ می شه

مثال: My cousin died of lung cancer when he was fifty.

پسر عموی من در پنجاه سالگی بر اثر سرطان ریه درگذشت.

 

cholesterol

معنی:کلسترول (اسم): ماده ای در سلول های بدن که در صورت بالا بودن آن در سطح خون می تونه باعث بیماری قلبی شه و از اصطلاحات انگلیسی در مورد سلامتی ست.

مثال: The test shows you have too much bad cholesterol in your blood.

آزمایش نشان می ده که کلسترول بد بیش از حد در خون شما وجود دارد.

 

consume

معنی: مصرف (فعل): خوردن یا نوشیدن چیزی

مثال: How many calories should we consume every day?

روزانه چند کالری باید مصرف کنیم؟

 

contaminate

معنی: آلوده کردن (فعل): چیزی رو ناقل بیماری کردن

مثال: Food that isn’t stored properly can become contaminated with dangerous bacteria.

غذایی که به درستی ذخیره نمی شه می تونه به باکتری های خطرناک آلوده شه.

 

diabetes

معنی: دیابت (اسم): یک بیماری جدی که در آن بدن شما نمی تونه میزان قند خون رو تنظیم کنه

مثال: Being obese is the most common cause of type 2 diabetes.

چاقی شایع ترین علت مبتلا شدن به دیابت نوع 2 است.

 

diet

معنی: رژیم غذایی (اسم): همه غذاهایی که شخص به طور معمول می خوره

مثال: My doctor said a vegetarian diet rich in plant protein is best.

پزشک من گفت رژیم گیاهی غنی از پروتئین گیاهی بهترین رژیمه.

 

diet

معنی: رژیم غذایی (اسم): مقدار یا طیف محدودی از غذاهایی که شخصی برای کاهش وزن یا سالم تر شدن می خوره

مثال: I’ve been on lots of diets but I’m still overweight.

من رژیم های زیادی رو رعایت کرده ام اما همچنان اضافه وزن دارم.

 

epidemic

معنی: همه گیری (اسم): از اصطلاحات انگلیسی در مورد سلامتی ست و گسترش ناگهانی یه بیماری یا شرایط پزشکی رو توصیف می کنه.

مثال: Processed foods are causing a global obesity epidemic.

غذاهای فرآوری شده باعث همه گیری چاقی جهانی می شن.

 

fast food

معنی: فست فود (اسم): غذایی که سریع سرو می شه، به عنوان مثال غذاهای غربی مانند همبرگر، پیتزا، مرغ سرخ کرده و سیب زمینی سرخ کرده و از اصطلاحات انگلیسی در مورد غذا ست.

مثال: Fast food joints are everywhere around her

رستوران های فست فود همه جا در اطراف او هستن.

fatal

معنی: کشنده (صفت): باعث مرگ کسی شدن

مثال: The heart attack wasn’t fatal. He survived!

حمله قلبی کشنده نبود. اون زنده موند!

 

heart disease

معنی: بیماری قلبی (اسم): یک وضعیت پزشکی که در آن قلب موفق نمی شه تا به درستی کار کنه

مثال: Eating healthy food prevents heart disease.

خوردن غذای سالم از بیماری قلبی جلوگیری می کنه.

 

high blood pressure (or hypertension(

معنی: فشار خون بالا (پرفشاری خون) (اسم): شرایطی که در آن فشار خون از آنچه باید بیشتر باشه

مثال: High blood pressure can cause strokes, can’t it?

فشار خون بالا می تونه باعث سکته مغزی شه، اینطور نیست؟

 

junk food

معنی: هله هوله (اسم): غذای ناسالم ، به عنوان مثال فست فودهای چرب و غذاهای میان وعده فرآوری شده مثال: Kids eat far too much junk food these days.

این روزها بچه ها بیش از حد هاه هوله می خورن.

 

lobby

معنی: لابی کردن (فعل): یه ارتباط با افراد قدرتمند مانند سیاستمداران و تلاش برای تأثیرگذاری بر آن ها به نفع خود

مثال: The food industry spends millions of dollars lobbying politicians.

صنایع غذایی میلیون ها دلار صرف لابی سیاستمداران می کنه.

 

malnutrition

معنی: سوءتغذیه (اسم): از اصطلاحات انگلیسی در مورد سلامتی و به معنی وضعیت ضعف یا بیماری ناشی از خوردن غذای زیاد، غذای کافی یا غذای ناسالمه.

مثال: There are still many poor people who suffer from malnutrition.

هنوز بسیاری از افراد فقیر از سوء تغذیه رنج می برن.

 

market

معنی: به بازار عرضه کردن (فعل): استفاده از تبلیغات و سایر روش های متقاعد کننده برای ایجاد تمایل مردم به محصول

مثال: Shouldn’t people who produce and market dangerous foods be punished?

آیا افرادی که غذاهای خطرناک تولید و به بازار عرضه می کنن نباید مجازات شن؟

 

nutrient

معنی: ماده مغذی (اسم): از اصطلاحات انگلیسی در مورد غذا ست و ماده ایه در غذا که برای سلامتی لازمه

مثال: A healthy diet gives us all the nutrients we need.

رژیم غذایی سالم همه مواد مغذی مورد نیاز رو در اختیار ما می ذاره.

 

nutritious

معنی: مغذی (صفت): (از غذا یا نوشیدنی) حاوی موادی که برای سالم بودن به آن ها نیاز داریم

مثال: Japanese food is both nutritious and delicious.

غذاهای ژاپنی هم مقوی و هم خوشمزه هستن.

 

obese

معنی: چاق (صفت): بسیار چاق؛ بسیار بالاتر از وزن سالم (30> BMI)

مثال: Why are so many people in Australia obese these days?

چرا این روزها افراد زیادی در استرالیا چاق هستن؟

 

obesity

معنی: چاقی (اسم): وضعیت اضافه وزن بسیار زیاد، یا وضعیت پزشکی مرتبط با این

مثال: If marketing junk food to kids causes obesity, why isn’t it banned?

اگر بازاریابی هله هوله به کودکان باعث چاقی می شه، چرا ممنوع نیست؟

 

overeat

معنی: پرخوری کردن (فعل): خوردن غذای بیشتر از نیاز بدن

مثال: If I didn’t overeat, I wouldn’t be overweight.

اگر پرخوری نمی کردم، اضافه وزن نداشتم.

 

overweight

معنی: اضافه وزن (صفت): بالاتر از وزن طبیعی یا سالم (BMI 25-30)

مثال: How can I stop my kids from becoming overweight?

چطور می تونم از اضافه وزن فرزندانم جلوگیری کنم؟

 

pescatarian/pescetarian

معنی: پسکترین/ پسترین (صفت): (در رژیم غذایی) شامل غذاهای گیاهی و ماهی، اما بدون هیچ گوشت دیگری و از اصطلاحات انگلیسی در مورد سلامتی ست

مثال: My cousin thinks farming animals and chickens is cruel and bad for the planet, so he’s pescetarian.

پسر عموی من فکر می کنه که پرورش حیوانات و مرغ ها بی رحمانه و برای کره زمین مضره، بنابراین او پسترینه.

 

preservative

معنی: نگهدارنده (اسم): یک ماده شیمیاییه که برای جلوگیری از خراب شدن غذا یا پوسیدگی چوب استفاده می شود

مثال: Many processed foods have added preservatives and artificial colourings and flavourings.

بسیاری از غذاهای فرآوری شده دارای مواد نگهدارنده و رنگ ها و طعم دهنده های مصنوعی هستن.

 

process

معنی: فرآیند (فعل): افزودن مواد شیمیایی یا مواد دیگر به غذا برای ماندگاری بیشتر یا ظاهر بهتر و طعم بهتر

مثال: The processed food industry makes a huge amount of money.

صنایع غذایی فرآوری شده پول هنگفتی به دست میارن.

 

profit

معنی: سود (اسم): پول حاصل از فروش یک محصول یا خدمات

مثال: Companies will do whatever’s necessary to increase their profits.

شرکت ها برای افزایش سود خود هر کاری لازم باشه انجام می دن.

 

regulate

معنی: تنظیم (فعل): استفاده از اختیارات یا قوانین رسمی برای کنترل یک فعالیت، فرآیند یا صنعت

مثال: The only way to prevent obesity is to regulate the food industry.

تنها راه پیشگیری از چاقی، تنظیم صنایع غذاییه.

 

risk factor

معنی: عامل خطر (اسم): چیزی که احتمال ابتلا به بیماری یا آسیب دیدگی رو افزایش می ده

مثال: Smoking is a risk factor for lung cancer.

سیگار کشیدن یک عامل خطر برای سرطان ریه ست.

 

saturated fat

معنی: چربی اشباع (اسم): نوعی چربی که در کره، پنیر، گوشت قرمز و غیره یافت می شه

مثال: Reducing the amount of saturated fat in your diet can help you live longer.

کاهش میزان چربی اشباع شده در رژیم غذایی می تونه به شما کمک کنه عمر طولانی تری داشته باشین.

 

stroke

معنی: سکته مغزی (اسم): ترکیدن ناگهانی رگ خونی در مغز که می تونه باعث بیماری جدی یا مرگ شه

مثال: After he had a stroke, Harry couldn’t walk or talk normally.

پس از سکته مغزی، هری نمی تونست به طور عادی راه بره یا صحبت کنه.

 

trans fat (or trans fatty acid(

معنی: چربی ترانس (یا اسید چرب ترانس) (اسم): از اصطلاحات انگلیسی در مورد غذا ست و چربی مصنوعیه که باعث ماندگاری بیشتر غذا و طعم بهتر آن می شه اما برای سلامتی بسیار بده

مثال: Trans fats are banned in many places because they’re so bad for our health.

چربی های ترانس در بسیاری از جاها ممنوعه چون برای سلامتی ما بسیار مضره.

 

vegan

معنی: گیاهخواری وگان (صفت): نوعی رژیم غذایی فقط با غذاهای گیاهی بدون محصولات حیوانی از جمله گوشت، ماهی، غذاهای دریایی، تخم مرغ، شیر، پنیر و غیره مصرف می شه

مثال: Let’s try sticking to a vegan diet.

بیایین سعی کنیم رژیم غذایی وگان رو رعایت کنیم.

 

vegetarian

معنی: گیاهخوار (صفت): رژیم غذایی با مصرف غذاهای گیاهی و گاهی لبنیات، اما بدون گوشت، ماهی یا غذاهای دریایی

مثال: Most people I met in India were vegetarian.

اکثر افرادی که در هند ملاقات کردم گیاهخوار بودن.

 

سخن آخر

توی این مقاله به غذا و اثراتش روی سلامتی پرداختیم و همچنان اصطلاحات انگلیسی در مورد غذا و اصطلاحات انگلیسی در مورد سلامتی بسیاری یاد گرفتیم. راستی 800 مقاله آموزشی رایگان روی وبسایت اکسیر وجود داره که به راحتی می تونین بهشون دسترسی داشته باشین فقط کافیه روی لینکش کلیک کنین. لطفا نظرات و سوالاتتون رو هم برای ما بنویسین.

 

 

هدایای اکسیر

 

تعیین سطح زبان

 

کلاس زبان

 

کلاس آیلتس

 

لغات انگلیسی غذا و سلامتی

امتیاز شما به این مطلب
https://exiracademy.org/?p=35197
اشتراک گذاری:
واتساپتوییترفیسبوکپینترستلینکدین
برچسب ها:

نظرات

0 نظر در مورد اصطلاحات و لغات انگلیسی در مورد غذا و سلامتی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.