یادگیری انگلیسی با بیگ بنگ تئوری: 5 صحنه خنده دار با نکات بسیار مفید
مقدمه یادگیری انگلیسی با بیگ بنگ تئوری
آیا کمدیهای تلویزیونی را دوست دارید؟ آیا به شخصیتهایی که به بقیه شباهتی ندارند، علاقهمند هستید؟ آیا تمایل دارید زبان انگلیسی یاد بگیرید؟ اگر به همه این سوالات پاسخ مثبت دادهاید، این مقاله کاملا برای شما مناسب است! ما به شما میگوییم که چگونه با تماشای نمایش کمدی مورد علاقه همه آمریکاییها، انگلیسی یاد بگیرید. پس آماده باشید و یادگیری انگلیسی با بیگ بنگ تئوری را در برنامه روزانه خود بگنجانید.
یادگیری با این نمایش خندهدار، بسیار ساده، موثر و در عین حال فوقالعاده سرگرمکننده است. ما به شما نشان خواهیم داد که چگونه بیشترین بهره را، از این نمایش کمدی ببرید و علاوهبر آن، چند کلیپ عالی با بسیاری از واژگان ارزشمند، مختص زبان آموزان انگلیسی را نیز معرفی خواهیم نمود.
یادگیری انگلیسی با بیگ بنگ تئوری و آشنایی با کراکترهای این نمایش
قبل از اینکه بخواهید به یادگیری انگلیسی با بیگ بنگ تئوری بپردازید، طبیعتا میبایست شخصیتهای این نمایش را بشناسید. برای آن دسته از شما که این نمایش جذاب را تماشا نکردهاند، باید گفت که این برنامه، یک مجموعه تلویزیونی کمدی و محبوب، در مورد چهار دانشمند نابغه است، و همان چیزی است که بیشتر ما آنها را extreme nerds مینامیم. این کلمه به افرادی اشاره دارد که در مورد یک موضوع خاص اطلاعات زیادی دارند، که در این مورد بخصوص، منظور ما علم است. ناگفته نماند که کلمه nerd، معمولا حاکی از برخی رفتارهای عجیب یا ناجور اجتماعی است. از آنجا که دیدگاه این شخصیتها نسبت به زندگی بسیار متفاوت از اطرافیان است، آنها در موقعیتهای خندهداری قرار میگیرند.
گروه اصلی از شلدون، لئونارد، هوارد و راج تشکیل شدهاست. شلدون در موقعیتهای اجتماعی ناجورترین کراکتر است و دائما به این نکته اشاره میکند که چقدر باهوشتر از سایر افراد است.
هوارد مردی بالغ بوده، که هنوز با مادرش زندگی میکند. او وسواس دوست دختر داشتن و نامزد کردن دارد، اما وقتی صحبت از زنان میشود، وحشتناک بهنظر میرسد. راج مانند بهترین دوست خود، در مواجهه با خانومها وحشتناک بهنظر میسد. او وقتی با زنی روبهرو میشود، حتی نمیتواند صحبت کند و به گونهای دست و پایش را گم میکند.
لئونارد بسیار شیرین، اما متاسفانه بیروح است و با دوست خود شلدون زندگی میکند. در طول این سریال، آنها همچنین با پنی، پیشخدمتی که در همسایگی آنها زندگی میکند و تصمیم دارد بازیگر شود و نیز دانشمندان دیگری به نامهای برنادت و ایمی، رابطه دوستی برقرار میکنند.
این نمایش محبوب، برای اولین بار در سال 2007 پخش شد و قرار بود در سال 2019 با مجموع 12 فصل به پایان برسد. بنابراین یادگیری انگلیسی با بیگ بنگ تئوری را حتما امتحان نمایید.
چرا یادگیری انگلیسی با بیگ بنگ تئوری میتواند برای زبانآموزان انگلیسی مفید باشد؟
این نمایش کمدی، برای آشنایی با زبان محاورهای و اشاره به منابع فرهنگی آمریکایی فوقالعاده است. همه افراد در این برنامه دانشمند نیستند، به همین دلیل دیدن همه شخصیتها و تعاملاتشان، خندهدار است. به این ترتیب، هر روز برایتان مطالب زیادی جهت یادگیری انگلیسی مهیاست.
شما همچنین تفاوتهای ظریف و جزئیات کوچک موجود در طنزهای انگلیسی، از جمله لحن، زمان و استرس کلمات را یاد خواهید گرفت.
همانطور که احتمالا تاکنون حدس زدهاید، این مجموعه نیز پر از بیان علمی و واژگان پیشرفته است. اگر چه اینها برای یادگیری عالی هستند، اما گاهی اوقات ممکناست زبانآموزان انگلیسی را برای تماشای برنامه، خسته نماید. به همین منظور در بخش زیر، برای اطمینان از اینکه از هر قسمت مطلب یاد گرفته و گیج نمیشوید، نکاتی را بیان میکنیم.
اگر میخواهید مطمئن باشید قادر هستید فیلمهای انگلیسی که تماشا میکنید، را درک نمایید، FluentU یک انتخاب خوب برای شماست و دقیقا برای همین کار طراحی شدهاست. به عبارتی، شما کلیپهای تلویزیونی واقعی مانند، پیشپردههای فیلمها، گفتگوهای محبوب، برنامههای الهامبخش، موزیک ویدیوها و موارد دیگر را دریافت خواهید کرد، که همه به دروس زبان کاملا شخصیسازیشده تبدیل شدهاند. همچنین تنها کافیست روی هر کلمهای که در زیرنویسهای تعاملی برایتان دشوار است، کلیک نمایید، سپس خواهید دید که FluentU به شما معنی و مثالی ارائه میدهد.
علاوهبر آن، در اینجا فیلمها با توجه به سطح سازماندهی میشوند، که بدین ترتیب میتوانید فیلمهای متناسب با سطح خود را پیدا نمایید. همچنین برای کمک بیشتر به شما در امر یادگیری، فلشکارتها، بازیها و آزمونهای سرگرمکنندهای نیز در این وبسایت تعبیه شدهاست. از همه بهتر آنکه، شما میتوانید با اپلیکیشنهای FluentU برای iOS و Android، در هر مکان و هر زمانی که مایل باشید، انگلیسی تمرین نمایید.
نکاتی درباره شرایط و چگونگی یادگیری انگلیسی با بیگ بنگ تئوری
رویکردهای مختلفی وجود دارند، که میتوانید برای یادگیری زبان انگلیسی با بیگ بنگ تئوری، آنها را در پیش بگیرید. ما توصیه میکنیم که ابتدا یک قسمت یا بخش کوتاهی از یک قسمت را، با زیرنویسی به زبان مادری خود تماشا کنید. این کار به شما کمک میکند تا طرح کلی داستان را درک نمایید، خصوصا اگر یک زبانآموز مبتدی هستید.
در گام بعدی آن قسمت را با زیرنویس انگلیسی دوباره تماشا کنید، هر گونه کلمه یا عبارت ناآشنا را هنگام شنیدن یا خواندن، حتما یادداشت نمایید. البته اگر یک زبانآموز سطح متوسط هستید، در صورت تمایل میتوانید با زیرنویس انگلیسی کار را شروع کرده و مرحله اول را که توضیح دادیم، کلا نادیده بگیرید.
وقتی کارتان تمام شد، سعی کنید قسمت یا صحنهای را که اخیرا تماشا کردهاید خلاصه نمایید، تا ببینید که آیا ایده اصلی آن را توانستهاید بفهمید. همچنین حتما معنای کلماتی را که هنگام تماشا متوجه نشدهاید، جستجو کنید.
در نهایت اگر احساس میکنید مانند انگلیسی زبانان بومی، برای تماشای برنامه آمادگی لازم را دارید، زیرنویسها را بطور کل خاموش کنید. بطور ویژه، برای واژگان جدیدی که به تازگی آموختهاید، بیشتر گوش دهید و ببینید آیا میتوانید جزئیات جدیدی را نیز بدست آورید. زیرا غالبا، موارد زیادی هستند که با یکبار تماشا نمیتوان به وجودشان پی برد، بنابراین هنگامی که برای بار دوم یا سوم فیلم را مشاهده میکنیم، متوجه آن اطلاعات میشویم.
گوش دادن همچنین به شما کمک میکند تا روی لحن و تن صداها تمرکز کنید. علاوه بر خاموش کردن زیرنویسها، چشمانتان را ببندید تا بتوانید لحن را به خوبی درک نمایید. این امر به نوبه خود به شما کمک میکند تا طنز انگلیسی، در نمایش بیگ بنگ تئوری و دیگر موارد را بهتر درک نمایید. به خصوص اینکه در نمایشهای تلویزیونی و فیلمها، درک حس شوخ طبعی به زبان انگلیسی، اندکی دشوار است.
برای این منظور، شما میتوانید در صورت تمایل کانال YouTube FluentU را، جهت تماشای فیلمهای سرگرمکننده برای یادگیری زبان انگلیسی، بررسی نمایید. این گزینه میتواند یک تمرین اضافه بر سازمان، به غیر از یادگیری انگلیسی با بیگ بنگ تئوری به حساب آید.
شایان ذکر است که برای مبتدیان، بسیاری از دیالوگها و متون اپیزودها، در وبلاگ Big Bang Theory Transcripts، موجود است. بنابراین شما و دوستانتان میتوانید برای تمرین مهارتهای اسپیکینگ خود، آنها را با هم بخوانید و صحنههای مورد علاقه خود را بازی نمایید.
اگر هم تمایل دارید که شیوه مکالمه انگلیسی را تمرین نمایید، میتوانید با دیگر طرفداران این سریال، در سایتهایی مانند Fanpop، ارتباط برقرار کنید. شما در اینجا میتوانید درباره آنچه برای هر شخصیت دوست دارید یا دوست ندارید، در مورد قسمت موردعلاقه خود و اینکه از نظر شما کدام صحنهها و شوخیها خندهدارترین هستند، صحبت نمایید.
شما همچنین میتوانید دانش خود را با آزمونهای سرگرمکنندهای مانند Absurd Trivia و Zimbio تست نمایید. همانطور که میدانید، این یک روش عالی برای فهمیدن این است که آیا متوانید چیزی را که دیدهاید، درک نمایید یا خیر.
در آخر، اگر واقعا روی یادگیری زبان متمرکز هستید، صحنه یا قسمت مورد علاقه خود را بنویسید. شما باید در این مورد کاملا خلاق باشید و مهارتهای رایتینگ انگلیسی خود را نیز بطور همزمان تمرین نمایید.
بازینگا! راهنمای یک مرحلهای برای یادگیری انگلیسی با بیگ بنگ تئوری
بدون هیچ زحمت اضافی، صحنههای زیر را برای یادگیری برخی از واژگان جدید و عالی انگلیسی، بررسی نمایید.
صحنه 1: آشنایی پنی، لئونارد و شلدون با یکدیگر
این صحنه مربوط به قسمت اول نمایش بیگ بنگ تئوری است، که میتوانید در YouTube Premium آن را تماشا کنید. این صحنه از این قرار است که، لئونارد و شلدون اخیرا با پنی، همسایه جدیدشان دیدار کرده و او را به خانه خود دعوت کردهاند. پنی متوجه تابلویی سفید میشود، که روی آن معادلات علمی دشواری نوشته شده است.
Penny: This looks like some serious stuff. Leonard, did you do this?
پنی: این کار خفنی بنظر میرسد. لئونارد، این کار را تو کردی؟
Sheldon: Actually, that’s my work.
شلدون: در واقع، این کار من است.
Penny: Wow.
پنی: عجب.
Sheldon: Yeah, well, it’s just some quantum mechanics, with a little string. That part there, that’s just a joke, it’s a spoof of the Bourne-Oppenheimer approximation.
شلدون: بله، خوب، این فقط بخشی از مکانیکهای کوانتوم است، با کمی تئوری استرینگ. آن قسمت در آنجا، فقط یک شوخی است، این یک مزاح از تخمین بورن و اوپنهایمر است.
Penny: So you’re like one of those beautiful mind genius guys.
پنی: بنابراین شما یکی از آن افراد خوشفکر باهوش هستید.
Sheldon: Yeah.
شلدون: بله
Penny: This is really impressive.
پنی: واقعا چشمگیر است.
Leonard: I have a board. If you like boards!
لئونارد: من یک تابلو دارم. اگر تابلو دوست دارید!
Penny: Holy smokes!
پنی: جان!
صحنه مذکور برای معرفی نمایش به شما، عالی است. احتمالا متوجه شدهاید که برای درک جوکها، نیازی به فهمیدن تکتک کلمات علمی ندارید. در عوض، صحنه واقعا خندهدار است زیرا شلدون به گونهای صحبت میکند، که انگار همه باید این اصطلاحات دشوار علمی را درک کنند و از آن طرف، لئونارد میخواهد با نشان دادن تابلوی سفید معادلات خود، پنی را تحت تاثیر قرار دهد.
البته هنوز هم خوب است که برخی از کلمات رایج علمی و همچنین برخی از واژگان فرهنگی جدید را از این نمایش بیاموزید و یادگیری انگلیسی با بیگ بنگ تئوری را به حد بالاتری برسانید. برای مثال در اینجا به برخی کلمات که ممکن است قبلا نشنیده باشید، نگاهی میاندازیم:
Quantum mechanics (مکانیک کوانتوم): علمی است که با اتمها و ذرات تشکیل دهنده جهان ارتباط دارد.
String theory (نظریه ریسمان): نظریهای است که با ذرات سر و کار دارد و نحوه کار جهان را توضیح میدهد.
Spoof (شوخی): تقلیدی خندهدار از چیزی دیگر
Genius (نابغه): کسی که بسیار باهوش است.
Holy smokes: عبارتی که تعجب را نشان میدهد.
اکنون که واژگان جدیدی را یاد گرفتید، برگردید و صحنه را دوباره بخوانید، تا متوجه شوید برایتان چقدر واضحتر شده است.
صحنه 2: تماشای Gremlins
در اینجا صحنهای از قسمت چهارم و فصل سوم، برای یادگیری انگلیسی با بیگ بنگ تئوری انتخاب شده است، که در آن شخصیتها در حال تماشای فیلم ترسناک، کمدی و معروف Gremlins هستند.
Sheldon: This movie baffles me every time we watch it.
شلدون: این فیلم هر وقت که تماشایش میکنیم من را گیج میکند.
Leonard: What do you mean?
لئونارد: منظورت چیست؟
Sheldon: Well, the instructions are very clear, don’t feed the gremlins after midnight, don’t get the gremlins wet. How hard is that?
شلدون: خوب، دستورالعملها کاملا واضح هستند، به گرملینها بعد از نیمه شب غذا ندهید، گرملینها را خیس نکنید. مگه چقدر سخت است؟
Penny (arriving): Hi honey.
پنی (از راه میرسد): سلام عزیزم.
Howard: Oh, we’re honey now, are we?
هوارد: اوه، ما الان دیگه عزیز هم هستیم، نه؟
Sheldon: Yes, Penny has upgraded her term of endearment.
شلدون: بله، پنی عبارات محبتآمیز خود را ارتقا داده است.
Penny: You’re boring.
پنی: تو خسته کننده هستی.
Sheldon: sometimes you omit the veil entirely!
شلدون: گاهی اوقات تو کاملا نقابت را کنار میزنی!
شوخی اصلی در این صحنه، از چیزهای کمی ناخوشایند ناشی میشود، که پنی و شلدون به یکدیگر میگویند. در این قسمت از یادگیری انگلیسی با بیگ بنگ تئوری، برای درک بهتر مکالمه، کلماتی را انتخاب نمودیم:
Baffles: گیج شدن
Endearment (سخنان عاشقانه): کلماتی مانند sweetie و honey، که شما آنها را برای خطاب قرار دادن یک فرد عزیز، به کار میبرید.
Insult (توهین): عبارت متوسطی است که برای توهین یا بیاحترامی به شخص دیگر به کار میرود.
Veil (حجاب): یک پوشش واقعی یا مجازی برای پنهان کردن چیزی (در این مورد، برای پنهان کردن احساسات واقعی پنی)
همانطور که در این صحنه میبینید، گاهی اوقات شوخیهای نمایش بیگ بنگ تئوری، میتواند به درک یک یا دو کلمه بستگی داشته باشد. بنابراین واقعا ضروری است که به جستجوی واژگانی که در ابتدا نمیشناسید، بپردازید.
صحنه 3: داستان شلدون
این صحنه مربوط به قسمت هجدهم از فصل سوم بوده، که برای یادگیری انگلیسی با بیگ بنگ تئوری میتوانید در YouTube Premium آن را مشاهده نمایید. شلدون از اینکه قرار است هنگام دریافت جایزه سخنرانی کند، بسیار عصبی است. او از سخنرانی در جمع و خصوصا با جمعیت زیاد، متنفر است و برای دوستانش داستانی را در مورد سخنرانی که در کالج خود داشته، تعریف میکند.
Leonard: Sheldon, you’re being ridiculous.
لئونارد: شلدون، مسخره شدی.
Sheldon: Am I? Let me tell you a story.
شلدون: واقعا؟ پس بگذار داستانی را برایت تعریف کنم.
Sheldon: I was 14 and graduating summa cum laude from college…
شلدون: من 14 ساله بودم و آن زمان داشتم از دانشگاه فارغالتحصیل میشدم (عبارت لاتینی Summa cum laude به معنای با نهایت افتخارات است)…
Penny: I just love how you always skip over the part where no one asks.
پنی: من دوست دارم که شما همیشه از بخشی که هیچکس نمیپرسد رد شوید.
Sheldon: I was valedictorian and expected to give an address. I can remember that moment when I walked up to the podium and looked out at the crowd. There must have been thousands of people. My heart started pounding in my chest. My vision became blurry, and before I knew it… (He faints).
شلدون: من دانشآموزی ممتاز بودم و میخواستند که سخنرانی بکنم. من میتوانم آن لحظه را به یاد بیاورم که به سمت سکو رفتم و نگاهم را به جمعیت انداختم. حتما هزاران نفر بودند. قلبم در سینهام شروع به تپیدن کرد. دید من تار شد و قبل از اینکه بدانم… (او غش میکند).
برای صحنه مذکور، چندین کلمه که ممکن است بلافاصله متوجه معنای آنها نشوید، انتخاب و در زیر توضیح داده شدهاند:
Ridiculous (مسخره): پوچ یا خندهآور
Valedictorian: شخصی که با بهترین نمرات، فارغالتحصیل میشود.
To give an address: سخنرانی کردن
Podium: سکویی که شخص روی آن رفته و سخنرانی میکند.
Hyperventilate: خیلی تند نفس کشیدن
Faints: بیهوش شدن
جدای از واژگان جدیدی که در این قسمت بیان شد، این صحنه یک مثال عالی برای نحوه استفاده از زمان گذشته، به منظور تعریف کردن یک داستان است. شلدون از زمان گذشته افعال بسیاری مانند فعل to be (was)، راه رفتن (walked) و شروع کردن (began) استفاده میکند. همانطور که دیدید یادگیری انگلیسی با بیگ بنگ تئوری میتواند بسیار مفید باشد.
صحنه 4: دعوا با دوستان
این صحنه از فصل هفتم و قسمت 17، گروه دوستان را نشان میدهد که با یکدیگر درگیر هستند. این دقیقا پس از سوال لئونارد از تصمیم پنی برای عدم پذیرش شغل بازیگری آغاز میشود و شلدون اشاره میکند که حرفه هوارد به مراتب کم اهمیتتر از حرفه اوست.
Bernadette: Can I ask you something? Why do you constantly feel the need to put down my husband?
برنادت: آیا میتوانم از شما چیزی بپرسم؟ چرا دائما احساس نیاز میکنید که باید از شوهرم انتقاد کنید؟
Penny: Oh, I’m sure he does it out of love. The same way my fiance makes me feel terrible about my life choices.
پنی: آه، من مطمئنم که او این کار را از روی عشق انجام داده است. به همان روشی که نامزدم نیز باعث میشود تا من در مورد انتخابهای زندگیام، احساس وحشتناکی داشته باشم.
Amy: I think we’re gonna go.
امی: فکر کنم ما باید برویم.
Leonard: no. This is not a fight. I was just excited that someone offered you a part and a little surprised that you’d rather sit at home and do nothing than take it.
لئونارد: نه این دعوا نیست. من فقط هیجانزده شدم که کسی نقشی را به شما پیشنهاد داده و کمی تعجب کردم که ترجیح میدهید در خانه بنشینید و کاری برای گرفتن آن انجام ندهید.
Sheldon: Well, with that sorted out, I’m happy to answer your question, Bernadette.
شلدون: خوب، با حل این مسئله، من خوشحال میشوم که به سوال شما پاسخ بدهم برنادت.
Howard: I didn’t do anything. I was just sitting here.
هوارد: من کاری نکردم. من فقط اینجا نشسته بودم.
این صحنه، بطور خاص مملو از عبارات بسیار خوبی است که انگلیسی زبانان بومی بطور مداوم از آنها استفاده میکنند. از جمله کلمات قابل توجه در زیر ارائه شدهاند:
To put down: انتقاد از کسی و احمق جلوه دادن او
Out of love )از روی عشق(: کاری را با نیت خیر انجام دادن
Started it: این عبارت به این موضوع اشاره دارد که میخواهید بحث را به گردن شخص دیگری بیندازید.
توجه داشته باشید که اگر این عبارات را به معنای واقعی کلمه تصور کنید، ممکن است معنای متفاوتی داشته باشند. به عنوان مثال، هنگام استفاده از put down بنظر میرسد که منظور انداختن چیزی به پایین باشد.
همانطور که مشاهده کردید، اگر میخواهید به درستی اصطلاحات رایج را بشناسید، ضروری است که عبارات محاورهای که بیشتر استفاده میشوند را تشخیص دهید.
صحنه 5: امی از پنی باحالتر است!
این صحنه از فصل دهم و قسمت هفدهم، برای یادگیری انگلیسی با بیگ بنگ تئوری انتخاب شده است، که در آن پنی از امی التماس میکند که با او و بچهها به یک رویداد ناخوشایند به نام Comic-Con برود.
Amy: You’re actually going to Comic-Con?
امی: شما واقعا به کمیک کان میروید؟
Penny: Well, Leonard wants me to do more stuff like that with him, so I thought maybe this year I’d tag along.
پنی: خوب، لئونارد از من میخواهد کارهای دیگری از این قبیل را با او انجام دهم، بنابراین من فکر کردم که شاید امسال بتوانم با کسی بروم.
Amy: Well, that’s sweet. I bet you’ll have fun.
امی: خوب، این دوستداشتنی است. شرط میبندم که به شما خوش خواهد گذشت.
Penny: So, do you want to come?
پنی: خوب، دلت میخواهد که بیایی؟
Amy: No, thanks. I already live in a place all the nerds come to.
امی: نه، متشکرم. من قبلا در مکانی زندگی میکردم که همه افراد عجیب و غریب به آنجا میآمدند.
Penny: Please? I went to your boring thing last month.
پنی: لطفا؟ من ماه گذشته به سراغ چیز خستهکننده شما رفتم.
Amy: My aunt’s funeral?
امی: مراسم خاکسپاری خاله من؟
Penny: It’s not that I want to go, I just think it’ll make Leonard happy.
پنی: اینطور نیست که من تمایل دارم که بروم، فقط فکر میکنم این باعث خوشحالی لئونارد خواهد شد.
اکنون بیایید نگاهی دقیقتر به برخی از واژگان موجود در این صحنه بیاندازیم، تا جوکهای این واژهها را درک کنیم.
Comic-Con: کنفرانس سالانه کتابهای مصور، که در کالیفرنیا برگزار میشود و مردم در آن لباسهای شخصیتهای کمیک را به تن میکنند.
Tag along: یک عبارت غیررسمی بوده، که به معنای همراه شدن با کسی است.
Funeral: مراسمی که هنگام دفن شخصی، برای وداع با وی برگزار میشود.
Eulogy: سخنرانیای که در آن در مورد زندگی فرد متوفی، هنگام مراسم تشییع جنازه وی، صحبت میشود.
همانطور که مشاهده نمودید، این صحنه شامل یک مرجع خاص یعنی Comic-Con است و البته تمام قسمتها به رفرنسهای فرهنگی بیشتری نیز اشاره دارند. بدیهی است که اغلب این منابع نیز در مورد فیلمها، کتابها، بازیها، نویسندگان و دانشمندان معروف هستند.
حرف آخر یادگیری انگلیسی با بیگ بنگ تئوری
در مقاله پیش رو، ما با اشاره بر 5 صحنه خندهدار و نکات مفیدی که میتوانید از اپیزودهای این نمایش استخراج نمایید، راهنمایی یک مرحلهای برای یادگیری زبان انگلیسی با آن، ارائه نمودیم. البته در ابتدا، برای کسانی که شاید این نمایش محبوب را ندیده باشند، معرفی اجمالی از کاراکترها ارائه دادیم.
همچنین دلایلی درباره اینکه چرا یادگیری انگلیسی با این نمایش، میتواند برای زبانآموزان مفید باشد، بیان نمودیم. علاوه بر آن، نکاتی که میبایست درباره شرایط و چگونگی یادگیری انگلیسی با بیگ بنگ تئوری بدانید را نیز ذکر کردیم.
همانطور که مشاهده کردید، مطالب انگلیسی زیادی وجود دارند که میتوانید فقط با تماشای این نمایش، آنها را یاد بگیرید. بنابراین یک پتو و چند میان وعده خوشمزه تهیه کرده و از این نمایش لذت ببرید! امید است مطلب پیش رو، توانسته باشد موجبات رضایتمندی شما را جلب نماید. لذا خواستار آن هستیم که با ارسال نظرات، میزان رضایت خویش را به اطلاع ما برسانید.
با رویکرد مفهومی |
آموزش رایگان لغات انگلیسی |
آموزش رایگان تلفظ انگلیسی |
آموزش رایگان گرامر انگلیسی |
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.