چطور نوشتن یک کتاب را شروع کنیم؟
می گویند سفر هزار مایل با یک قدم آغاز می شود، بنابراین با در نظر گرفتن این حرف باید منطقی وجود داشته باشد که سفر نوشتن کتاب با یک کلمه آغاز شود. با این حال، برای بیشتر نویسندگان، مسیر نوشتن کتاب مدتها قبل از ورود اولین کلمه روی کاغذ آغاز می شود و یک فرایند چند مرحله ای است که می تواند آنها را به این فکر بیندازد که آیا در مسیر درستی قرار دارند یا نه.
خوشبختانه، چند روش امتحان شده و درست وجود دارد که نویسندگان در پایان نوشتن کتاب خود، از آنها استفاده می کنند. با ما در این مقاله همراه باشید تا چیزهای زیادی از این دست نکات یاد بگیرید.
برای شروع نگارش یک کتاب به انگلیسی نقشه برداری کنید (Get plotting)
قبل از اینکه حتی شروع به نوشتن داستان خود کنید، باید از خود بپرسید داستان شما چیست؟ این می تواند به تبدیل یک ایده گذرا، “I want to write about wizards,” (من می خواهم در مورد جادوگران بنویسم) ، به یک داستان کامل کمک کند: “I want to write about a boy wizard who teams up with an unlikely band to fight a dark wizard who will stop at nothing on his deadly quest for power.” (من می خواهم در مورد یک پسر جادوگر بنویسم که با یک گروه غیر محتمل برای مبارزه با یک جادوگر تاریکی که هیچ چیز نمی تواند او را از تلاش مرگبار او برای رسیدن به قدرت متوقف کند می رود.)
برای ایده پردازی مشکلی دارید؟ برای اینکه این کار برای شما راحت تر شود، توصیه می کنیم برای کاوش در موضوعاتی که ممکن است قبلاً فکرش را نکرده باشید ، از دستورالعمل نوشتن سوالات استفاده کنید.
طرح داستان شما باید شامل وقایع اصلی رخ داده در آن باشد. این هم برای داستان های مبتنی بر جادوگر و هم داستانهای غیر واقعی مناسب است.
هر طرح شامل پنج چیز است:
مقدمه (Introduction)
اینجا جایی است که نویسندگان معمولاً شخصیت های اصلی خود، فضای داستان و درگیری گسترده ای را که در طول داستان رخ خواهد داد را معرفی می کنند.
- به خوانندگان اجازه دهید تا با گروه قهرمانان شما روبرو شوند و اطمینان حاصل کنید که قبل از اعزام قهرمانان به داستان، خواننده میزان بالای مخاطرات را درک کند.
- شما می خواهید خوانندگان به همان اندازه که می خواهند بدانند چه بر سر قهرمانان در سفرشان خواهند افتاد، به خود سفر اهمیت دهند.
عملکرد رو به بالا (Rising action)
در بیشتر داستان ها، این جایی است که تمام تنش و درگیری که در طول داستان خود ایجاد کرده اید، سر و صدا می کند.
- این لحظات لحظه ای است که منجر به نبرد نهایی می شود، زمانی که شخصیت اصلی شما جلوی شر را می گیرد.
- تمام سد راه ها و موانعی که بر سر گروه کوچک قهرمانان خود انداخته اید، از جمله پیروزی های کوچکی که به آنها اجازه داده اید، آنها (و داستان آنها) را به جلو سوق می دهد.
اوج (Climax)
اگر در طول داستان خود در حال افزایش تنش و هیجان بوده اید، این همان نقطه ای است که خواننده بیشترین سرمایه را برای اتفاقات بعدی می گذارد ، زیرا آنچه در آینده اتفاق می افتد همه چیز را تغییر خواهد داد.
- Will the dark wizard fall (آیا جادوگر تاریک سقوط خواهد کرد؟)
- Or will your favorite character meet a tragic end? (یا شخصیت محبوب شما پایان غم انگیزی خواهد داشت؟)
عملکرد رو به پایین (Falling action)
بلافاصله پس از اوج، اکشن سقوطی خود را دارید ، که در واقع شخصیت اصلی یا شخصیت های شما هستند که تمام اتفاقات بزرگتر داستان شما را حل می کنند.
- آن را به عنوان یک دوره تمیز کردن تصور کنید که در آن شما گره های یک حلقه را باز می کنید و یا مشکلات حل نشده ای که ممکن است شخصیت های شما با آن روبرو شوند را حل می کنید.
- آن بخش شگفت انگیز داستان را که در فصل سوم یکی از شخصیت های جانبی خود برای یادگیری مهارت جدید تلاش می کرد را به خاطر می آورید؟ اکنون زمان مناسبی است که آنها آن مهارت را به نمایش بگذارند.
هدف (Resolution)
این جایی است که شما باید شخصیت اصلی خود را به غروب ضرب المثل مانندی بفرستید.
- لحظه ای است که هم شخصیت و هم خواننده خود را به انتها نزدیک می کنید و آنها می دانند که سفر شما با هم تمام شده است.
- آیا خوب بر شر پیروز شد؟ یا آیا Big Bad شما به سایه تبدیل می شود تا برای مبارزه در یک روز دیگر زندگی کند؟
با استفاده از این پنج مورد، شما باید شروع به طرح خلاصه داستان خود برای رمان تان کنید. از کوتاه شده ها، اختصارات، کلمات اختصاری، نقاطی برای برجسته سازی استفاده کنید – این یک طرح کلی است! قسمت مهم این است که شما شروع به ترسیم سفرهای شخصیت های خود کنید و به این فکر کنید که چگونه یک رویداد به واقعه دیگر منجر شود.
آیا نوشتن طرح کلی برایتان شکنجه به نظر می رسد؟ پس این کار را نکنید
لازم نیست هر نویسنده ای قبل از شروع کار، طرح کاملی داشته باشد یا روی کاغذ طرح کلی داشته باشد. برخی از افراد در هنگام نوشتن مسیری را که داستانشان طی خواهد کرد را کشف می کنند و در واقع در این حالت بهتر عمل می کنند. این افراد اغلب در دنیای ادبیات pantsters خوانده می شوند ، زیرا آنها به معنای واقعی کلمه “flies by the seat of their pants,” (آنها هیچ چیزی را در داستان خود برنامه ریزی نمی کنند یا خیلی کم برنامه ریزی می کنند.)
خبر خوب این است که برای نوشتن رمان راه اشتباه وجود ندارد. تنها راهی که می توانید اشتباه بروید این است که اصلاً آن را ننویسید.
اهدافی را تعیین کنید و به آنها پایبند باشید (Set goals and stick with them)
مطمئناً، همه آنچه خوانده اید می گوید “تعیین اهداف”. و احتمالاً به نظر می رسد که پس از ارائه ایده ای که واقعاً از آن هیجان زده اید، در مورد ان بسیار فکر کرده اید و همه آن را که باید در ذهن خود ترسیم کرده اید، تازه قسمت ساده ای از کتاب خود را پیش برده ایید. متأسفانه ، نوشتن واقعی بخشی است که بسیاری از مردم با آن دست و پنجه نرم می کنند.
برای جلوگیری از افتادن در آن دام ، شما باید سیستمی را پیدا کنید که برای شما مناسب باشد و اهداف معقولی را برای خود تعیین کنید. اینکه آیا این به معنای تعیین محدودیت زمانی روزانه است (مانند گفتن اینکه هر روز یک ساعت خواهید نوشت) یا تحمیل هدف شمارش کلمات (مانند گفتن اینکه شما 1500 کلمه در روز خواهید نوشت) به شما بستگی دارد. به شرطی که انتظارات منطقی از خود داشته باشید.
اگر هرگز بیش از 30 دقیقه برای نوشتن وقت نگذاشته اید، با تعیین جلسات شش ساعته خود را برای شکست آماده نکنید. پس از یافتن سیستمی که برای شما مناسب است، با آن همراه باشید.
یک انجمن پیدا کنید (Find a writing community)
شاید شما وقتی که نویسنده ای را تصور می کنید او را می بینید که بی وقفه روی داستانش کار می کند، احتمالاً بلافاصله تصاویری از ارنست همینگوی را که بر روی ماشین تحریر خود خمیده است، تنها و با یک لیوان ویسکی که او را همراهی می کند. واقعیت این است که امروزه بسیاری از نویسندگان وقتی با یک سیستم پشتیبانی یا انجمنی برای گفتگو در ارتباط هستند احساس می کنند بهتر کار خود را انجام می دهند.
اگر در فکر عضویت در یک انجمن هستید، فقط مطمئن شوید که یکی را برگزینید که از افرادی با اهداف مشابه تشکیل شده باشد یا افرادی که در ژانرهای مشابه می نویسند. اگر در حال نوشتن کتابهایی در مورد جادوگران هستید، گروهی را پیدا کنید که روی نوشتار فانتزی تمرکز دارند. اگر در حال شعر گفتن هستید ، پس باید از گروه فانتزی صرف نظر کنید و ببینید آیا می توانید گروهی از شاعران دیگر را پیدا کنید. بازخورد گرفتن از ایده ها و حتی فصل ها باعث می شود که نویسندگان بدون اینکه گیر کنند، به جلو حرکت کنند.
مهم نیست که چطور می خواهید داستان خود را بنویسید ، فقط مطمئن شوید که به آن پایبند هستید. مهم نیست که چند داستان مانند داستان شما در جهان وجود دارد، زیرا فقط یکی از ان ها توسط شما گفته شده است. پس همین امروز شروع کنید. موفق باشید.
با رویکرد مفهومی |
آموزش رایگان لغات انگلیسی |
آموزش رایگان تلفظ انگلیسی |
شروع نگارش یک کتاب به انگلیسی
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.